قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۸۸: جاودان، هرکه ترا دید بعالم شادست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جاودان، هرکه ترا دید بعالم شادست عاشق روی تو از هر دو جهان آزادست دل درین قاعده دهر نبندد عاشق زآنکه این قاعده سست آمد و بی بنیادست همه با عشق سخن گویم و از وی شنوم شادم از عشق، که این قاعده ای معتادست همگی روی ترا مقصد اقصی دانم زهد و تقوی و ریاضت صفت زهادست ملک آفاق بپیمودم و غایت دیدم هرچه جز ذکر تو بودست بعالم بادست عشق گویند: بهر حال حدیثیست صحیح عقل گویند: ولیکن خبر آحادست خسرو از صحبت شیرین بمرادی برسید این همه جور و جفا بر جگر فرهادست دایما جور و جفا بر دل مسکین کردی گر فراموش کنم جمله، همینم یادست قاسمی را ز تو پرسند: کجا شد؟ برگو که: درین گوشه این دیر خراب آبادست قاسم انوار