قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۶۱: ای دوست، دلم راهوس باده حمراست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دوست، دلم راهوس باده حمراست زان باده حمرا که درو نور تجلاست مستان خرابیم، سراز پای ندانیم این حیرت و دهشت همه از جودت صهباست خواهی لقب از خضر کن و خواه مسیحا عشقست بهر حال که او محیی موتاست ای خواجه، اگر معرفتی نیست محالست گر معرفتی هست، نصیب دل داناست تا کی بلب جوی ز حیرت زدگانی؟ از جوی گذر کن که درین سوی تماشاست از عشق جهانگیر، که عالم همه مستند گر عشق و سلامت طلبی مایه سود است قاسم ز سر کوی تو هرگز نشود دور چون نور تجلی ز جبین تو هویداست قاسم انوار