قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۵۹: گر زاهدست جانم، اگر رند می پرست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر زاهدست جانم، اگر رند می پرست با روی تست روی دلم، هر کجا که هست جانم فدای ساقی و دردی درد او کز نیم جرعه توبه و ناموس ما شکست ذرات کاینات برقصند «لایزال » قومی ز باده مست و گروهی ز باد مست انصاف و راه راست نبود این که واعظان گفتند: می بدست و گرفتند می بدست از دل رسید هرچه برویم رسید و من دل را بدوست دادم و از درد دل برست از یار اگر مراد نداری طلب؛ رواست شوخی مکن، که مصلحت کار از آن سرست «ارنی » بگو ز مستی «لن » کاندرین مقام سر در کشست عاشق و معشوق سرکشست گر پرتو جمال تو از روی بت ندید رهبان دیر ما ز چه رو گشت بت پرست؟ بگشاد پرده از رخ اسرار قاسمی در حال می فروش سر خم باده بست قاسم انوار