قاسم انوار
غزل ها
شمارهٔ ۳: ای صبح سعادت ز جبین تو هویدا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای صبح سعادت ز جبین تو هویدا این حسن چه حسنست؟ تقدس و تعالا من بنده آن باده نابم که دمادم در هر نفسی تازه کند جودت ما را از عربده ما در میخانه نیستی جان بنده حسن تو، زهی حسن مدارا از کعبه و بتخانه مگوئید بعاشق از جنت و فردوس مگو مست لقا را امروز اگر فرد شوی مرد خدایی فردا مطلب نسیه،مجو عاشق فردا دانند رفیقان که ره دور و درازست از کوچه مقصود ببازار تمنا در کوی تو پستیم،زهی منصب عالی! با روی تو مستیم، زهی مقصد اقصا! چون نسبت ما با تو درستست نگوئیم دیگر سخن از مرتبه آدم و حوا ای هادی جان و دل و دین رحمت عامت بر قاسم بیچاره تو از لطف ببخشا قاسم انوار