محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۱۳۱: شهریار من مرا پابست هجران کرد و رفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شهریار من مرا پابست هجران کرد و رفت شهر را بر من ز هجر خویش زندان کرد و رفت وقت رفتن داد تیغ غمزه را زهر آب ناز وان نگه کردن مرا صد رخنه در جان کرد و رفت من فکندم خویش را از خاکساری در رهش او ز استغنا مرا با خاک یکسان کرد و رفت غایب از چشمم چو میشد با نگاه آخرین خانهٔ چشم مرا از گریه ویران کردو رفت روز اقبال مرا در پی شب ادبار بود کز من آن خورشید تابان روی پنهان کرد و رفت باد یارب در امان از درد بی درمان عشق آن که دردم داد و نومیدم ز درمان کرد و رفت دوزخی تا بنده شد بهر عذاب محتشم دوش کان کافر دلش تاراج ایمان کرد و رفت محتشم کاشانی