محتشم کاشانی
غزل ها
غزل شماره ۳: من از رغم غزالی شهسواری کردهام پیدا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من از رغم غزالی شهسواری کرده ام پیدا شکاری کرده ام گم جان شکاری کرده ام پیدا زلیخا طلعتی را رانده ام از شهر بند دل به مصر دلبری یوسف عذاری کرده ام پیدا زمام ناقه محمل نشینی داده ام از کف بجای او بت توسن سواری کرده ام پیدا ز سفته گوهری بگسسته ام سر رشتهٔ صحبت در ناسفته گوهر نثاری کرده ام پیدا مهی زرین عصا به چون هلال از چشمم افتاده بلند اختر سواری تاجداری کرده ام پیدا کمند مهر گیسو تابداری رفته از دستم ز سودا قید کاکل مشگباری کرده ام پیدا گر از شیرین لبان حوری نژادی گشته از من گم ز خوبان خسرو عالی تباری کرده ام پیدا دل از دست نگارینی به زور آورده ام بیرون ز ترکان سمن ساعد نگاری کرده ام پیدا درین ره محتشم گر نقد قلبی رفته از دستم زر نوسکه کامل عیاری کرده ام پیدا محتشم کاشانی