محتشم کاشانی
غزل ها از رسالهٔ جلالیه
شماره ۳۶: دل از تو میکنم ای بت خدا مدد کندم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به دعوی آمده ترکی که صید خود کندم دل از تو می کنم ای بت خدا مدد کندم مرا تو کشته ای و بر سرم ستاده کسی که یک فسون ز لبش زنده ابد کندم عجب که با همه عاشق کشی حسد نبری که آن مسیح نفس روح در جسد کندم مرا زیاده ز حد کرده است با خود نیک رسیده کار به آن هم که با تو بد کندم قبول خاطر او گشته ام به ترک درت چنان نکرده قبولم که باز رد کندم فلک که سکه عشقش به نام من زده است عجب که باز به عشق تو نامزد کندم چو محتشم خط آزادی از تو می گیرم که او ز خیل غلامان به این سند کندم محتشم کاشانی