ابولقاسم لاهوتی
چکامه ها
بت نامهربان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ایا صیاد، شرمی کن، مرنجان نیم جانم را؛ پر و بالم بکن، اما مسوزان آشیانم را. به گردن بسته ای چون رشته و بر پای زنجیرم، مروت کن، اجازت ده که بگشایم دهانم را! به پیرامون گل، از بس خلیده خار بر پایم، بود خونین، به هر جای چمن، بینی نشانم را. در این کنج قفس، دور از گلستان، سوختم، مردم؛ خبر کن ای صبا، از حال زارم باغبانم را! ز تنهایی دلم خون شد، ندارم محرم رازی، که بنویسد برای دوستداران داستانم را. من بیچاره، آن روزی به قتل خود یقین کردم، که دیدم، تازه با گرگ الفتی باشد شبانم را. چو لاهوتی، به جان منت پذیرم تا ابد، آن را که با من مهربان سازد بت نامهربانم را اسلامبول، سپتامبر ۱۹۱۸ ابولقاسم لاهوتی