ابولقاسم لاهوتی
دو بیتی
دو بیتی بخش 3
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سیه چشمک، به دل بند تو باشد؛ بقای جان ز پیوند تو باشد؛ سفرها کردم و دیدم جهان را؛ ندیدم کس، که مانند تو باشد *** از آن سیمین بناگوشش، بترسید! از آن لعل شکرنوشش، بترسید! چه پرچین، بر جبین افکنده مو را؛ از آن حسن زره پوشش بترسید! *** نه باکی هست از اژدر، دلم را، نه بیم از توپ و از لشکر دلم را تو مژگان سیه در آن فرو بر، مگر خامش کند نشتر دلم را *** به ناز دلبری غرق است چشمت؛ بتا، سرچشمۀ برق است چشمت ز برقش، بر همه عالم رسد نور، اگرچه اختر شرق است چشمت *** پریشان کرده بر گل، سنبل خود، چه بازی می کند با بلبل خود! سفر کردم به گلشن های دنیا، ندیدم هیچ گل، مثل گل خود *** شد از حد، اشک و داد دیده و دل، چه هست اندر نهاد دیده و دل؟ مرا کشتند بین آب و آتش، فغان زین اتحاد دیده و دل! *** مرنج از من، ای آرام دل من، نمی خواهی، مده کام دل من گناهم چیست، غیر از اینکه گفتم: بود زلف کجت، دام دل من؟ *** درون جان بتا، بی شک، تویی، تو دل آرامم، به دنیا، یک تویی، تو دوای دردم از مردم چه پرسی؟ طبیب من، سیه چشمک، تویی، تو! *** نگار دلپسند من، تویی، تو؛ مه خورشیدبند من، تویی، تو؛ کند دور از تو، طبعم نارسایی، بتا، شعر بلند من، تویی، تو *** ز پیشم، دلربای دل، چرا رفت؟ اگر آمد برای دل، چرا رفت؟ خودش داند که دل، لبریز درد است، در این صورت، دوای دل، چرا رفت؟ ابولقاسم لاهوتی