طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۱: عارضت خورشید اوج دلبری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عارضت خورشید اوج دلبری صورتت رشک بتان آذری برهمن بیند اگر زلف تو را کافرم گر نگذرد از کافری! در شب زلفت دلم ره گم کند صبح رخسارت نماید رهبری افتد آشوبی به صحرای ختن گر دهی بر باد زلف عنبری لمعه روی تو را بیند اگر مه نشیند در مقام اختری از فلک آید به سودای رخت بر زمین خورشید و ماه و مشتری! قاف تا قاف جهان نام تو رفت کس نآرد بر زبان نام پری در چمن سرو ار ببیند قامتت سر فرود آرد برای چاکری! راه و رفتار و روش گم می کند از خرام و ناز تو کبک دری سفلگان طغرل به شعر آغشته اند ننگ می آید مرا از شاعری! طغرل احراری