طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۲۷۵: تاب رخت ندارد خورشید طاق گردون
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تاب رخت ندارد خورشید طاق گردون بشکسته قدر یاقوت از این دو لعل میگون امروز چون تو شاهی نبود به ملک خوبی یکسر سپاه غمزه همراه چشم مفتون جاری شود ز چشمم گریم اگر ز هجرت مردم به آب ماند نهری شود چو جیحون یارب ز ظلم کوشی دائم چرا خموشی رخ را همیشه پوشی از عاشقان محزون؟! جام شراب تا کی با غیر ما بنوشی؟! ای لیلی زمانه رحمی به حال مجنون! اندر حریم وصلت محرم همیشه اغیار با ما که مردم از غم لطفی به حق بیچون! نامت به هر سر بیت بنهاده همچو تاجی جان شد برون که طغرل تا وا کشید مضمون طغرل احراری