طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۲۶۷: مرحبا ای دلبر سیمین تن سیمین بدن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرحبا ای دلبر سیمین تن سیمین بدن جعد مشکینت بود در گردن جانم رسن! تا خم ابروی پیوست تو شد محراب ما فرض آمد سجده با پیر و جوان و مرد و زن این همه بیداد یا رب از کجا آموختی حبذا نارفته از لعل لبت بوی لبن؟! از حریم درگه خود دور کن اغیار را زاغ را لائق نباشد آشیان اندر چمن! دیده ام خوبان عالم را به خوبی کی بود چون تو شوخی در میان خوبرویان زمن؟! بوئی از زلفش به چین مستوجب غوغا بود این قماش فتنه را کس چون برد سوی ختن؟! همچو من طغرل کسی در عشرت آباد جهان بکر معنی را نیاوردست در عقد سخن! طغرل احراری