طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۲۳۶: کتاب عشق می خوانم کنون فهم سبق کردم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کتاب عشق می خوانم کنون فهم سبق کردم به استاد خرد بی جا ازین مبحث نطق کردم همی کردم به کلک فکر تحریر جمال او به وصف نوبت رخسار او گل در طبق کردم ازان روزی که بنمودم به جنت نسبت کویش ز خجلت آب گشتم خویش را غرق عرق کردم نمودم من قضای سنت پیشین خود دیگر به زیر شام زلفش روی او فهم شفق کردم کمر چون خامه بربستم به توصیف سراپایش قلم در شهد مضمون لبش افتاد شق کردم بسی خلق جهان بنوشته شرح نسخه حسنش من اندر مصحف رویش ز برگ گل ورق کردم مپرس از رأیت منصوری این داروگیر من همین بس شاهدم در عشق او دعوای حق کردم ز درس عشق او با من نشد غیر از جنون حاصل چو مجنون خویش را رسوای عالم زین سبق کردم چه خوش گفتست طغرل حضرت بحر سخن بیدل به ساغر آب روئی داشتم سد رمق کردم طغرل احراری