طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۱۸۳: با زخم تغافل ز لب یار دوا پرس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با زخم تغافل ز لب یار دوا پرس ز ابروی کجش واقعه قد دو تا پرس افسانه زلفش که بسی دور و دراز است کوته کنم این قصه تو از باد صبا پرس با جوهر تیغش مزن از عرض وفا دم احوال شهیدان وی از رنگ حنا پرس! قانون محبت که بری از بم و زیر است عشاق به هر ساز که دیدی ز نوا پرس قاصد به تو هر کس که کند عرض نیازی لیکن ز من البته به تکرار جدا پرس! آسوده دلان دشمن غم های جهانند هر نکته که از دوست بپرسی تو ز ما پرس کس نیست کند معرفت دشت جنون را این خار ره عشق تو از آبله پا پرس منع کرم خویش کنی چند ز ابرام؟! ای جبهه گیره کرده تو از دست دعا پرس! هر کس نبود محرم اسرار محبت گر همدم مجنون شدی از درس وفا پرس بی عرض طمع نیست سویش حاجت هر کس ای باد گرش دیدی ز من بهر خدا پرس! طغرل شده ام ششدر این مصرع بیدل راهی که به جائی نرسد از همه جا پرس طغرل احراری