طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۱۷۵: گر چه در راه محبت در تک و تازم هنوز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر چه در راه محبت در تک و تازم هنوز نیست مضرابم برون پرده سازم هنوز بس که بودم از بهار حسن گلچین وفا از شکست بوی گل یابی تو آوازم هنوز از کمند جذبه عشقش رهائی مشکل است چون نگه دامیست شوخی های پروازم هنوز نیست آزادی ز زلفش باشدم عمر ابد بی خبر از سرنوشت خط آغازم هنوز گر بود عالم پر از افسانه عشقم ولی شمه ای واقف نشد یک آدم از رازم هنوز گر چه نبود حاصلی جز یأس از وصلش مرا بی اباء همچون نگه هر سوی می تازم هنوز سربلندی شد نصیبم عاقبت از پای دار رایت منصورم و در عشق ممتازم هنوز در بساط عشق از هجرش اگر چه ششدرم دانه های مهره این نرد می بازم هنوز صورت موج خرام ناز او اندر چمن جلوه تیهو بود در دیده بازم هنوز شبنم آسا سرد شد از دهر دست طاقتم گرمی مهر که دارد شوخی نازم هنوز؟! غمزه های چشم او شد محرم راز دلم زان سبب آئینه سان در سلک غمازم هنوز کی به آزادی رسد از خون تیغش گردنم خویشتن را هر طرف چون بسمل اندازم هنوز! نیست یک کس تا کند شیرازه جزو سخن بوی سعدی می دمد از خاک شیرازم هنوز حبذا طغرل که می گوید جناب بیدلی ساده لوحان رشته می بندند بر سازم هنوز طغرل احراری