طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۱۷۳: شب که با یاد رخت داشت دلم سوز و گداز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شب که با یاد رخت داشت دلم سوز و گداز برق آهم به تکاپوی تو شد در تک و تاز هوشم از سر به خیال سر زلف تو برفت همچو موسی طرف تور دوان از پی راز صانع روز ازل را تو چه خوش مصنوعی که به عکس تو بود آئینه را روی نیاز! لعبتان را روش پرده افسون یک موست کرده زیر و بم عشق تو مرا لعبت باز چون به هنگام خرامی تو به گلگشت چمن چشم نرگس به تماشای جمالت شده باز مست صهبای جمالی و به خود مینازی یا مگر کلک قضا بسته اساس تو ز ناز؟! مرغ دل بس که به تیر نگهت معتاد است صرف هر سفله مکن جانب طغرل انداز! طغرل احراری