طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۳: تا شعاع مهر از جیب تو روشن می شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا شعاع مهر از جیب تو روشن می شود دامن هر ذره از آئینه خرمن می شود پرده دیگر به مضراب غمش در کار نیست از بم و زیر جنون این ناله شیون می شود نیست امکان تا به عرض آرم حدیث وصف او بس که از حیرت زبانم همچو سوسن می شود وصل داری آرزو شو بسمل شوق طلب مشکلات درس در او حل از تپیدن می شود حیرت ما گر شود سرگرم عرض مدعا جوهر آئینه یکسر چین دامن می شود در حریم وصل او هر لحظه در بزم ادب آشیان مرغ رنگم از پریدن می شود پیکر ما نیست محتاجی به تشریف دگر عاقبت این خاکساری کسوت تن می شود طغرل از بهر ضیاء پرتو مهر رخش هر بن مو بر تنم مانند روزن می شود طغرل احراری