طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۲: بود آن روز که چشمم به رخت باز شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بود آن روز که چشمم به رخت باز شود زنگ غم های دلم آئینه پرداز شود؟! قدحی از می میخانه چشمت نوشم پرده شرم به مضراب جنون ساز شود از بساط رخ تو نرد تماشا ببرم کشت این دانه به مات از همه ممتاز شود چه کنم چاره که با گرد وصالت نرسد اسپ بختم که ز فرزین شده در تاز شود بیضقاسا دل و دین باخته در مهره غم فیل اقبال من ای کاش که شهباز شود! ای خوش آن روز که این طغرل بی بال و پرم جانب کوی تو یک بار به پرواز شود! طغرل احراری