طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۹: یاد ایامی که هر دم با منت پیغام بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یاد ایامی که هر دم با منت پیغام بود شهد مضمون حدیث دلکشت در کام بود! دم به دم ساعت به ساعت از نوید نامه ات طرف گلزار خیال من بهار ایام بود از کلامت «واصبر واتفسیر» می کردم مدام اضطراب مرغ دل در حقله آرام بود می کشیدم صید عشرت را به قلاب خطت پیچ و تاب موج مکتوبت کمند دام بود نکهت رمز سواد نامه از انشای تو در دماغ خشک مغزان روغن بادام بود! داشتم سامان مستی از کشاد معنی ات مطلع مهر نشانم از درو از بام بود! طغرل از مضمون استغناش اکنون پخته است باغبان گلشن لطفش همانا خام بود طغرل احراری