طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۵: هر کجا آن شوخ گر صیدی به ابرو می زند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر کجا آن شوخ گر صیدی به ابرو می زند بسملش چون ماه نو بر چرخ پهلو می زند دی به گلگشت چمن نخلش خرام آورد بار قمری با یاد قدش امروز کوکو می زند نرگس مست خدنگ انداز افسون ساز او تیر آهو از ره وحشت به آهو می زند سرو اگر در باغ بیند سرو آزاد تو را یک قلم انگشت حیرت بر لب جو می زند خاک پایت توتیای دیده هر کس نشد دست حسرت از ندامت سخت بر رو می زند! با دل صد چاک زیر نخل شمشادم کنون شانه از مشاطه آن مه تا به گیسو می زند پنجه دانشربا بگشاده از اوج کمال طغرل ما صید معنی را چو تیهو می زند طغرل احراری