طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۳: کتاب عارضش را تا سواد خط نمایان شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کتاب عارضش را تا سواد خط نمایان شد ز مضمون براتش مور مهمان سلیمان شد نگاه حیرتنگیزش بساط آراست شوخی را رم چشم غزالان از خدنگ ناز مژگان شد تماشای بهارستان رخسارش چسان سازم که از عکس جمال او هزار آئینه حیران شد؟! سخن می رفت در گلشن همانا دوش از زلفش وگرنه از چه این دم خاطر سنبل پریشان شد؟! بیا ای بانی قصر دل عشاق کز هجرت ز سیلاب سرشک من بنای کعبه ویران شد! وفا ای بی وفا هرگز نمی سازی به عهد خود فراموشت ز خاطر گوئیا آن عهد و پیمان شد؟! ز گیسوی تو تا زنار بسته بر میان طغرل بتا رحمی به حال او که دور از نقد ایمان شد! طغرل احراری