طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۹۵: آمد و در پیش من از ناز جولان کرد و رفت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آمد و در پیش من از ناز جولان کرد و رفت خاطرم را همچو زلف خود پریشان کرد و رفت بس که سیلاب سرشکم آمد از جوش غمش قصر بنیاد دلم را سخت ویران کرد و رفت دوش دیدم در چمن از ناز او را جلوه گر دست ما اندر گریبان گل به دامان کرد و رفت بودم ایمان اگر چه در پیغمبر حسنش ولی کفر زلفش آمد و تاراج ایمان کرد و رفت دیشب از لعل بدخشان شد حکایت لعل او خنده ای از ناپسندی در بدخشان کرد و رفت برقع از رخ برفکند و چهره خود را نمود طاقت و صبر و قرارم بر دو سامان کرد و رفت کرد با نیم نگه جان مرا از تن برون مشکل سخت مرا بسیار آسان کرد و رفت تا به عرض جلوه آمد در چمن روی گلش بلبل شوریده را در باغ نالان کرد و رفت ای خوشا طغرل که بیدل می سراید مصرعی خانه دل در سر ره بود ویران کرد و رفت طغرل احراری