طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۷۸: عقیق از حسرت لعل تو خون است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عقیق از حسرت لعل تو خون است هلال از شرم ابرویت نگون است به حالم رحم کن ای شوخ ظالم که از هجر تو احوالم زبون است! چو من از یک نگه صد کشته داری می میخانه چشمت فسون است دلم بردی و دلداری نکردی انیسم محنت و یارم جنون است! به یاد حسرت میم دهانت قد عشاق از غم همچو نون است! بیا ای جان که جان مستمندت به استقبال تو از تن برون است الا ای شوخ بی پروای ظالم نمی پرسی که احوال تو چون است! گل روی تو را تا دید طغرل دلش چون غنچه دائم غرق خون است طغرل احراری