طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۷۶: نغمه قانون هستی ساز مضراب فناست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نغمه قانون هستی ساز مضراب فناست قامت پیری به عمر رفته آهنگ صداست چشم عبرت واکن و بنگر تو در خاک عدم افسر شاهی طراز نقش دامان گداست فرصت شادی عهد غم دو روزی بیش نیست گل اگر در خنده و بلبل به گلشن در نواست بگذر ای فرهاد از سودای شیرین بعد ازین هر چه سامان کرده ای زین کوه تمهید صداست عقل می باشد غبار دیده مجنون ما خاک صحرای جنون در چشم عاشق توتیاست ای که می خواهی قدم در وادی عشقش زدن جز دلیل شوق سویش دیگری کی رهنماست؟! بر دلم هر لحظه عکس عارضش گل می کند جوهر آئینه را بالیدن از جوش صفاست موسم عید است نه بر مشهد ما یک قدم بر کف پای تو خونم کی کم از رنگ حناست؟! باشد از میخانه امکان به هر کس مشربی خضر ممنون و سکندر در پی آب بقاست هیچ کس طغرل نباشد تکیه گاه هیچ کس آنکه در افتادگی دست تو را گیرد خداست! طغرل احراری