طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۵۷: اگر دل محو آن رخسار زیباست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر دل محو آن رخسار زیباست ز جوهر موج این آئینه دریاست ندارد داغدار عشق قدری وطن با لاله اندر کوه و صحراست مشو در مهر امکان همچو شبنم جهان در سایه این بال عنقاست به وقت عجز دشمن دوست گردد به زانوی سکندر فرق داراست حریم حرمت دلدار دور است بسی در راه عشقش زیر و بالاست بود عشاق مست باده غم عروج نشئه ما کی ز میناست؟! به عالم هر کجا باشد اگر دل اسیر جعد آن زلف مطراست بساط عشق شد تا مسند ما کلاه افتخار ما فلکساست دوئی را نیست ره در مسکن عشق دل عاشق ازین سودا مبراست دهد صد مرده را جان از تکلم به احیا لعل او رشک مسیحاست! به یاد گیسویش اشکم گره زد ز موج این بحر را زنجیر برپاست خدا را جانب ما کن نگاهی سفید از انتظارت دیده ماست! خوشا زین مصرع بیدل که طغرل خیالی سد راه عبرت ماست طغرل احراری