طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۵۳: نغمه عشاق باشد در نوای عندلیب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نغمه عشاق باشد در نوای عندلیب نیست غیر از دیدن گل مدعای عندلیب ساربان رنگ گلشن دارد آهنگ سفر کی بود در محمل او جز درای عندلیب؟! ترسم از الفتپرستی های ساز نغمه اش کش خلد در پای گل خار از صدای عندلیب بس که شد محنتکش شوق تماشاهای گل گشته خم از بار غم قد دوتای عندلیب عاشقان را ننگ باشد کسوت رنگ غرور نیست غیر از خاکساری ها قبای عندلیب! در حریم وصل دارد ناله از شب تا سحر کس نمی داند چه باشد مدعای عندلیب! پنبه غفلت بود شبنم به گوش رنگ گل نشنود یک بار اکنون ماجرای عندلیب هیچ از صحن چمن بیرون نمی آید مگر پیچ و تاب ناله شد زنجیر پای عندلیب؟! آنقدر دارد غرور رنگ و حسن خویشتن کی شود آگاه گل از های های عندلیب؟! می زند پروانسان خود را به شمع روی گل اینقدر لازم بود بودن کرای عندلیب! برفشان از شبنم اوراق گل در نبض او جز گلاب وصل کی باشد دوای عندلیب؟! داد این فتوا شبی پروانه شمع ادب نیست کم از خون طغرل خونبهای عندلیب! طغرل احراری