طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۴۴: ای ز رخسار تو گل شرمنده در گلزارها
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ز رخسار تو گل شرمنده در گلزارها و از خرامت آب را زنجیر حیرانی به پا! دم به دم سوی تو قلاب محبت می کشد جز دلیل عشق نبود کس به سویت رهنما نیست غیر از مد آه خود عصای دگرم قامتم شد زیر بار محنت عشقت دو تا من شهید تیغ هجرم سوی من گامی بزن کاش از خونم بود اندر کف پایت حنا! در طریق عشوه رفتار تو دستورالعمل در سلوک فتنه آئین تو سرمشق جفا گر نشینیی پیش رویت فتنه ها پیدا شود و ار خرامی، هر طرف آشوب خیزد از قفا هر نفس از شوق بی تقیید آئین ادب طائر نظاره سازد جانب کویت هوا کور به چشمی ندارد سرمه از گرد رهت! کیست در عالم نسازد خاک پایت توتیا؟! کی بود امروز در عالم کسی از عاشقان زیر بار عشق تو مانند من صبر آزما؟! پرده زیر و بم قانون مضراب جنون کرده ز آهنگ فراقت ساز «عشاق » از «نوا» می توان دریافت ساز راحت آزادگان از طراز آستین شاه و نقش بوریا بارگاه فقر کم از مسند فغفور نیست از شکست چینی می آید به گوشم این صدا ای خوشا، طغرل که بیدل می سراید مصرعی خفته در خون شهیدت جوش گلزار بقا طغرل احراری