طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۳۰: از هجوم اشک بر دریا گذر داریم ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از هجوم اشک بر دریا گذر داریم ما ریشه نخل امید از چشم تر داریم ما بس که باشد جنس ما را گرمی بازار غم گوئیا دکانی از سنگ شرر داریم ما! رهروان عشق را زاد دگر در کار نیست توشه ای در راهش از خون جگر داریم ما ساز قانون محبت را نباشد زیر و بم در طریق عشق دائم پا ز سر داریم ما دوش در بزم ادب بودیم سر مست طرب کز خمار باده اکنون درد سر داریم ما دیده ما از غبار سرمه دامنگیر شد توتیا از خاک پایش در نظر داریم ما! غنچسان جمعیت دل ها ز دلبر داشتیم دلبر ما رفت از دل کی خبر داریم ما؟! آنقدر آماده شهد معانی کرده ایم بند در بند سخن از نیشکر داریم ما! کفر باشد در سلوک عشق عیب عاشقان کی ز تیر طعنه زاهد حذر داریم ما؟! طغرل آسان کی بود غواصی بحر سخن؟! سر به جیب فکر از بهر گهر داریم ما! طغرل احراری