طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۲۰: آفرین شست خدنگ چشم زهگیر تو را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آفرین شست خدنگ چشم زهگیر تو را کز دو صد دل بگذراند ناوک تیر تو را! بند سودای غم یوسف زلیخاکی شدی گر بدیدی پیچ و تاب زلف زنجیر تو را؟! رمز سامان تغافل آنقدر فهمیده ام کرده استاد ازل از نام تخمیر تو را! جان کند بهزاد از راه تحیر تا ابد هر کجا بیند اگر او نقش تصویر تو را! زیر تیغ ابرویت تنها نه من جان می دهم کیست جان خود نسازد تحفه شمشیر تو را؟! نیست ممکن وصف تو ای تحفه آیات حسن کس نمی داند چه خواهد کرد تفسیر تو را! با قدت ای نخل گلزار بهار دلبری راست گو پرسم من از میخانه تا پیر تو را! خانه دل را عمارت ها نمودی از غمت هیچ کس ویران نخواهد کرد تعمیر تو را! لعل خوبان را شکر تلخی نماید با لبت مادر دهر از شکر جوشیده تا شیر تو را! طغرل از نظمم سراپا بین که می ریزد شکر بس که بنمودم ز سر تا پای تحریر تو را! طغرل احراری