طغرل احراری
غزل ها
شمارهٔ ۱۲: گر به عرض آرد تمنا حسرت ناکام را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر به عرض آرد تمنا حسرت ناکام را شوخی مطلب شود خمیازه موج جام را شوق بسمل دم به دم از بی قراری های ما می کشد یک سر در آغوش تپش آرام را شهرت کان عقیق از هستی ما شد عدم کز نگین ما شنیدن نیست هرگز نام را مطلب نایاب را شد خانه عنقا وطن تا کجا جولان نمائی توسن اوهام را؟! در دلم ساز بم و زیر جنون یکسان بود امتیازی نیست در آئینه از در بام را هر زمان عزم حریم و طوف کویش می کنم بسته ام از رفتن دل سوی او احرام را محرم رازی نمی یابم درین بازار دهر کیست از ما تا رساند سوی او پیغام را؟! امشب آن بدر منیر از خانه بیرون شد مگر؟! ز اول شب تا سحر بینی تو ماه تام را! چشم پوش از روی او باشد دماغت را خلل می رسد هر دم زیان از روشنی سرسام را! پختگان مهر برگیرند از نخل مراد لذتی نبود به دندان میوه های خام را! ای گدا اکنون ز چین ابروی دو نان گذر تا کجا خواهی کشیدن منت ابرام را؟! شبروان دل به شهرستان زلفش می روند کی بود فکر عسس رندان درد آشام را؟! از تپش طغرل دلم را اضطرابی کم نشد در قفس آرام نبود صید وحشت رام را! طغرل احراری