عمادالدین نسیمی
غزل ها
شمارهٔ ۲۳۸: آیینه دل پاک دار، ای طالب دیدار او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آیینه دل پاک دار، ای طالب دیدار او باشد که اندازد نظر در آینه رخسار او از مصحف رویش بخوان سی و دو حرف لم یزل تا ره بری بر ذات حق، واقف شوی ز اسرار او ذاتی که بود از جسم و جان، در پرده عزت نهان رخساره بنماید عیان، هم بشنوی گفتار او میزان عدل آورده است آن مه برای مشتری قلب و دغل بگذار اگر داری سر بازار او صراف عشق است آن صنم، صافی شو ای دل همچو زر زانرو که نتوان داشتن سیم دغل در کار او بگذر به خط استوا تا بازیابی طالبا راه صراط المستقیم از قامت و رفتار او خواهی که باشی پاکدین چون طیبین و طاهرین حاصل کن ایمان و یقین از زلف چون زنار او از لوح روی دلبران سی و دو حرف حق بخوان اسرار «ما اوحی » ببین از چار هفت و چار او گر می توانی چون خلیل ای عاشق حق سوختن در آتش نمرود شو آنگه ببین گلزار او کشت او نسیمی را به غم، کارش نه امروز است و بس کز لطف خود با عاشقان، این است دایم کار او عمادالدین نسیمی