عمادالدین نسیمی
غزل ها
شمارهٔ ۲۲۵: گر شبی بازآید از در شمع جان افروز من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر شبی بازآید از در شمع جان افروز من بر چراغ مهر و نور صبح خندد روز من گر مرا روزی خیالش روی بنماید به خواب مطلع اقبال گردد طالع فیروز من تا سحر هر شب چو شمع از آتش هجران یار دیده گریان است و می سوزد دل پرسوز من پیش ابروی تو می خواهم که جان قربان کنم پرده بردار از رخ، ای عید من و نوروز من تا نهان کردی ز من رخ، یک نفس غایب نشد صورت روی تو از چشم خیال اندوز من کی تواند کرد عاشق گوش بر پند ادیب؟ زحمت خود می دهی ای پیر پندآموز من چون نسیمی هر که او شد بنده فضل اله کی تواند کو ببیند شمع جان افروز من عمادالدین نسیمی