عمادالدین نسیمی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۹: به کوی یار می باید به چشم خونفشان رفتن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به کوی یار می باید به چشم خونفشان رفتن که دست خشک نتوان جانب آن آستان رفتن نشان عشق ا گر داری به راه عاشقی می رو که این ره بس خطرناک است نتوان بی نشان رفتن دلا رفتی ز شام زلف سوی ماه رخسارش همین باشد ره یکماهه را شب در میان رفتن به کویش می روم چون سبز شد خط گرد رخسارش برآمد سبزه ها، خواهم به گشت بوستان رفتن (قدم در نه به صدق دل اگر در عشق یکرنگی که راه کعبه را مؤمن به صدق دل توان رفتن) چو شد آهم به کوی او دگر بیرون نمی آید تو را ای اشک می باید به کوی او روان رفتن نسیمی بهر دیدارش رود جنت، عجب نبود بهشتی صورتی گر هست دوزخ می توان رفتن عمادالدین نسیمی