عمادالدین نسیمی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۰: منم آن دو هفته ماهی که بر آسمان جانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
منم آن دو هفته ماهی که بر آسمان جانم منم آن خجسته مهری که بر اوج لامکانم منم آن سپهر حشمت که برای کسب دولت نهد آفتاب گردون رخ و سر بر آستانم منم آن امیر کشور که همیشه در دیارم قمر است شحنه شب زحل است سایه بانم منم آن کلام صادق که بود ز ریب خالی منم آن کتاب ناطق که صفات خویش خوانم منم آن همای رفعت که فراز عرش پرم منم آن جهان معنی که برون از این جهانم منم آن که شاه و سلطان کند از درم گدایی منم آن که مهر گردون کله است و سایه بانم منم آن که فرق فرقد به قدم همی سپارم منم آن که بر دو عالم سر و دست برفشانم منم آن لطیف ساقی که به عاشقان سرخوش رخ حور می نمایم می روح می چشانم (منم آن شکر حدیثی که به نطق چون درآیم رخ و زلف ماهرویان سخن است و ترجمانم) منم آن شریف گوهر که ز معدن حیاتم منم آن شراب کوثر که به جوی جان روانم منم آن ز دیده غایب که همیشه در حضورم منم آن وجود ظاهر که ز دیده ها نهانم منم آن ره سلامت که صراط نام دارم منم آن بهشت باقی که نعیم جاودانم منم آن که اندر اشیا شده ام به حرف پیدا ز رموز وحی بگذر که من این زمان عیانم سخن از قدیم و حادث مکن ای حکیم رسمی که من آن وجود فردم که هم اینم و هم آنم تو چو عیسی ای نسیمی همه گرچه روح و جانی منم آن که روح روحم، منم آن که جان جانم عمادالدین نسیمی