عمادالدین نسیمی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۸: ای صبا هست رخ یار بغایت نازک
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای صبا هست رخ یار بغایت نازک لب فرو بند و نگهدار بغایت نازک از من عاشق اگر زان که خیالت باشد باز پرس از گل رخسار بغایت نازک آنگه آهسته بگو حال دلم با چشمش زان که باشد دل بیمار بغایت نازک پیش چشم و لب او باش دهن بسته که هست قامتش فتنه و رفتار بغایت نازک (چون شوی مست مکن عربده با غمزه او که بود غمزه دلدار بغایت نازک) (سجده شکر کن از من بر آن سرو که هست قامتش فتنه و رخسار بغایت نازک) (با لبش دم گر زند نفخه دم صدق گوی که لبش هست به گفتار بغایت نازک) با دهانش برسان از دل تنگم خبری همچو آن تنگ شکربار بغایت نازک چاره این دل پردرد ندانم چه کنم پر شده باده اسرار بغایت نازک بود نازک ز غمت جان نسیمی همه عمر رحمتی کن که شد این بار بغایت نازک عمادالدین نسیمی