عمادالدین نسیمی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۶: اگر او او نماید ید رخ چون مه مه و خور خور
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر او او نماید ید رخ چون مه مه و خور خور شود از جمالش لش مه و خور خور منور ور منش مه مه نگویم یم که مه مه را نباشد شد دو گیسو سو مسلسل سل، دو طره ره معنبر بر یکی چینی ز جعدش دش اگر گر گر گشاید ید شود از نسیمش مش دماغم غم معطر طر رخانش نش چو لاله له دو چشمش مش چو نرگس گس دهانش نش چو پسته ته لبانش نش چو شکر کر عرق رق می کند گل گل ز رویش یش به بستان تان خجل جل می شود ود ود ز قدش دش صنوبر بر مرادم دم جز او او او نباشد شد که باشد شد وصالش لش به عمرم رم دمی می می میسر سر دلم لم خوش نخواهد هد شدن دن با کلامش مش مشرف رف اگر گردد به تحسین سین دلبر بر ازین سان سان غزلها ها نسیمی می بگفتا تا موشح شح مسجع جع مرصع صع مکرر رر عمادالدین نسیمی