عمادالدین نسیمی
غزل ها
شمارهٔ ۵۳: جز وصل رخت چاره درد دل ما نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جز وصل رخت چاره درد دل ما نیست این حال که را باشد و این درد که را نیست تا در نظرم نقش خیال تو درآمد در خانه چشمم به جز از نور خدا نیست تا ره به شب قدر سر زلف تو بردم عهدم به جز از روی تو، ای بدر دجا نیست ای کرده غمت در حرم تنگ دلم جا بیرون ز تو منزل نه و خالی ز تو جا نیست گفتی که مرا با تو سر مهر و وفا هست چون باورم آید چو تو را مهر و وفا نیست آن را که نشد سینه پر از مهر جمالت در چهره چو صبحش اثر صدق و صفا نیست محروم شد از وصل حیات ابد آن کو دل زنده و جان داده به بویت چو صبا نیست از شربت بی زخم طبیب ای دل بیمار صحت مطلب زان که در او بوی شفا نیست از ناز و نعیم دو جهان بهره ندارد آن دل که سزاوار به تشریف بلا نیست عشق رخ دلدار مرا بی سر و پا کرد چون گردش افلاک از آنرو سر و پا نیست منکر ز خطا فکر غلط می کند اما در دیده حق بین غلط و سهو و خطا نیست تا کام نسیمی تو شدی از همه عالم از کام دل و روشنی دیده جدا نیست عمادالدین نسیمی