همام تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۱: اکنون که نیست ما را با دوستان وصالی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اکنون که نیست ما را با دوستان وصالی پیوند تن نخواهد جانم به هیچ حالی از بهر دوست خواهم هم جان و هم جهان را چون دیگران نباشم در بند جاه و مالی ای اشتیاق جانم بگذار تا بخسبم چون نیستم وصالی باری کم از خیالی چون بی شما ندارم ذوق از حیات خواهم یا وصل را ثباتی یا عمر را زوالی گر بی تو دیده ام را میلی بود به رویی از نور چشم خویشم پیدا شود ملالی پیغام ما به گوشت باد صبا رساند ترسم که هم نیابد در خدمتت مجالی بنویس یک سلامم تا کی دریغ داری از خستگان نسیمی وز تشنگان زلالی یک روز در فراقت صد سال می نماید زینجا قیاس می کن با خود حساب سالی دور از تو هم شکیبی بودی همام را گر دیدی میان خوبان حسن تو را مثالی همام تبریزی