همام تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۸: در آرزوی تو گشتم به هر دیار بسی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در آرزوی تو گشتم به هر دیار بسی مرا ز روی تو هرگز نشان نداد کسی وجود خاکی ما را به کوی دوست چه کار که نیست لایق باغ بهشت خار و خسی همی روم ز پی کاروان فقر مگر به گوش ما رسد از دور ناله جرسی به آتشی که در این شب ز دور می بینم کجا رسم که به موسی نمی رسد قبسی ندید منزل سیمرغ چشم شهبازان خیال بین که تمنا همی کند مگسی به باد رفت سر سرکشان در این سودا هنوز در سر ما هست از این طلب هوسی مگر که باد نسیمی بیارد از گلزار که هست بلبل مسکین اسیر در قفسی به جانم از نفس صبح می رسد بویت زعمر خویشتنم هست حاصل آن نفسی در اشتیاق تو خواهد همام جان دادن که عاشقانت از این درد مرده اند بسی همام تبریزی