همام تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۱: خجسته زمانی و خوش روزگاری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خجسته زمانی و خوش روزگاری که بازآید از در مرا چون تو یاری ز رویت بهشتی شود مسکن ما به هر گوشه ای بشکفد لاله زاری به سرو روان تو گوید دو چشمم کجا می روی از چنین جویباری لبم را توقع بود پای بوسی که را زهره باشد حدیث کناری به هر مرغزاری رسیدم ندیدم گلی کان ز رویت بود یادگاری به شکرانه جان را برافشانم آن دم دریغا به از جان ندارم نثاری کسی را که باشد وصالت میسر زهی خوش حیاتی عجب کار و باری مبارک زمینی که شهر تو باشد به هر موسم آنجا بود نوبهاری کجا یاد جنت کند مهربانی که بر خاک کوی تو گیرد قراری به امید روزی که روی تو بینم به سر می برم عمر در انتظاری سگان را مجال است بر آستانت خوشا وقت ایشان مرا نیست باری به اقبال وصل تو باشد که آرد همام از فراق تو جان با کناری همام تبریزی