همام تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۱: عاشقی چیست به جان بندۂ جانان بودن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عاشقی چیست به جان بندهٔ جانان بودن گر لبش جان طلبد دادن و خندان بودن سوی زلفش نظری کردن و دیدن رویش گاه کافر شدن و گاه مسلمان بودن هست در چشمه خورشید ز رویت اثری چون توان منکر خورشید پرستان بودن پرتو روی الهی چو بر انسان افتاد رسم شد شیفتۀ صورت خوبان بودن با چنین روی و لب انصاف غرامت باشد طالب جام جم و چشمهٔ حیوان بودن گر نه روی تو بود من چه کنم باغ بهشت نتوان بهر گل و میوه به زندان بودن تا نسیم سر زلفت ز صبا بشنیدم کار ما هست چو زلف تو پریشان بودن روی بنمای که صاحب نظران مشتاقند تا به کی زیر نقاب از همه پنهان بودن ره نشینان سر کوی تو را همچو همام غیرت آید نفسی همدم سلطان بودن همام تبریزی