همام تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۹: نوبهار و بوی زلف یار و انفاس نسیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نوبهار و بوی زلف یار و انفاس نسیم اهل دل را می دهد پیغام جنات نعیم صبح سر بر زد ز مشرق باده پیش آر ای ندیم یک زمانم بی خبر کن تاکی از امید و بیم مرغ گویا گشت مطرب گو نوایی خوش بزن یاد ده ما را وفای یار و پیمان قدیم هر گران جانی نشاید مجلس اصحاب را با ملیحی شنگ باشد یا سبک روحی ندیم در چنین موسم که گل ها خیمه بر صحرا زدند گر درون خانه بنشینی بود عیبی عظیم وصل جانان را غنیمت می شمر فصل بهار فرصتی کز دست شد نتوان خرید اورا به سیم عالم حسن و ملاحت نیست این میدان خاک خار می ماند به جا و گل نمی ماند مقیم بعد از این ما و گل افشان و سماع و روی دوست کوس عشق شاهدان نتوان زدن زیر گلیم صحبت خوبان نباشد بی ملامت ای همام مدعی را گو که از جاهل نمی رنجد حکیم همام تبریزی