همام تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۴: تاکی آخر ز غمت ناله شبگیر کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا کی آخر ز غمت ناله شب گیر کنم سوختم از غم عشق تو چه تدبیر کنم هست زلف تو چو زنجیر من از راه جنون خویشتن بسته آن زلف چو زنجیر کنم در پس پرده اندیشه معبد کردار همه شب نقش خیالات تو تصویر کنم گر پریشانی زلف تو ببینم در خواب ساده دل وار همه نقش تو تعبیر کنم ماجرای غم عشق تو چنان نیست که من بر زبان قلم سرزده تحریر کنم یک دل از مهر تو با سر سخنان دارم لیک فرصتی نیست که در پیش تو تقریر کنم ای خوش آن لحظه که پوشیده به پیش اغیار به نظر با تو سخن گویم و توفیر کنم گفتی از صبر به مقصود رسی همچو همام دل چو با من نبود صبر به تزویر کنم گر بدانم که مرا از تو امیدی باشد پس من دل شده در صبر چه تقصیر کنم همام تبریزی