همام تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۹: کجا روم که کمند تو می کشد بازم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کجا روم که کمند تو می کشد بازم ضرورت است که با دیگری نمی سازم چه می کنم به هوای دگر که مرغ توام بدین طرف به طرب جان خویش در بازم کبوتری که ز شهر تو نامه ای آرد به گرد کوی تو بادا همیشه پروازم همی کشم سر خود سال و ماه بر گردن بدان امید که در خاک پایت اندازم اگرچه بی غم عشقت نبوده ام نفسی میان همنفسان برنیامد آوازم شبی حدیث تو را با صبا همی گفتم به شرط آن که نگوید به هیچ کس رازم گشاد راز مرا وین سخن برون افتاد دگر سخن بر نامحرمان نپردازم دریغ نام تو باشد به هر زبان ور نه مرا چه غم که نه امروز عشق می بازم همام در نظر دشمنان همین گوید بلا چو می کشم از بهر دوست می نازم همام تبریزی