همام تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۸: اشتیاقی به مرادی نفروشد درویش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اشتیاقی به مرادی نفروشد درویش ور بود تشنه جگر چشمهٔ حیوان در پیش لذت آب ز سیراب نباید پرسید این سخن خوش بود از تشنه جیحون اندیش ذوق آن حال کسی راست که از نوش وصال به فراغت شود و می خورد از هجران نیش مرد را آرزوی نفس حجاب نظر است التفاتی به جهان زان ننماید درویش عشق بازان حقیقت همه بازی شمرند مهر آن دل که بود در هوس مرهم ریش عشق حالی ست عجب زان نتوان داد نشان نرسیده ست به ما مدعیان نامی بیش تو هم آیینه و هم ناظر و هم منظوری چشم بگشای ودر آیینه ببین صورت خویش ای همام این سخن از دفتر اصحاب دل است تا نشویی ورق نفس ندانی معنیش همام تبریزی