همام تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۹۰: بوسه یی را گر به جان شاید خرید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بوسه ای را گر به جان شاید خرید جان بباید داد روز من یزید یافتن معشوق را چون ممکن است از وصال امید نتوانم برید پای اگر عاجز شود نتوان نشست گه به پهلو گه به سر خواهم دوید تا نفس آید نشاید دم زدن تا رگی جنبد نشاید آرمید عاشقان کعبه را در بادیه ای بسا زحمت که می باید کشید ساروان را گو سرود آغاز کن تا در اشتر غیرتی آید پدید باز ای مطرب حدیث خوش بساز خرقه برکن از تن پیر و مرید ساقیا می ده که مشتاقان هنوز میزنند از تشنگی هل من مزید از شراب جان مستانت همام جرعه ای می خواست خود بویی شنید همام تبریزی