همام تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۶۵: برو ای زاهد مغرور و مده ما را پند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
برو ای زاهد مغرور و مده ما را پند عاشقان را به خدا بخش ملامت تا چند من دیوانه ز زنجیر نمی اندیشم که کشیده ست مرا زلف مسلسل در بند خسروان از پی نخجیر دوانند ولی صید خوبان به دل خویش درآید به کمند نه چنان واله آن صورت و بالا شده ام که مرا با دگری مهر بود یا پیوند گل رویت مگر از باغ بهشت آوردند که به گلزار گلی نیست به رویت مانند گر بود پرورش نیشکر از آب حیات هم نسازند از آن چون لب شیرین تو قند کردم اندیشه بدین حسن و لطافت که تویی دگر از مادر ایتام نزاید فرزند از تو نشکیبم و آرام نگیرم نفسی عاشق آن است که از دوست نباشد خرسند می دمد بوی خوشت هر نفس از شعر همام لاجرم ولوله ای در همه آفاق افکند همام تبریزی