همام تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۵۹: جان را به جای زلفت جای دگر نباشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان را به جای زلفت جای دگر نباشد زین منزل خوش او را عزم سفر نباشد جانا دلم ربودی گویی خبر ندارم در زلف خود طلب کن زانجا به در نباشد رویی و صد لطافت چشمی و جمله آفت زین خوبتر نیاید زان نیک تر نباشد در زیر خرمن گل داری شکرستانی در هیچ بوستانی گل با شکر نباشد نقشت همی پرستم گو سر برو ز دستم سودای خوب رویان بی دردسر نباشد جایی که تیرباران آید ز غمزۀ تو جز جان نازنینان آنجا سپر نباشد عاشق چنان به بویت از دور مست گردد کاو را اگر بگیری در بر خبر نباشد هر عاشقی که چشمش روی تو دیده باشد گر بنگرد به غیری صاحب نظر نباشد در جان همام دارد امّید روز وصلت ای وای بر امیدش آن روز اگر نباشد همام تبریزی