اثیر اخسیکتی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۹: ای به هلاک جان من، عشق تو را کفایتی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای به هلاک جان من، عشق تو را کفایتی رخصت خون خلق را، حسن تو محکم آیتی شحنه خاص توست غم، وز کف ریش خشک او جان ببرم بشرط آن، کز تو بود حمایتی گوش تو تنک بار تر، از دهنت چو بشنود غصه ی هر حکایتی، قصه ی هر شکایتی گشت مسلمت جهان از پی فتنه هر زمان گرد میار لشگری، بر مفراز رایتی از تو حکایتی شدم، گرد جهان تو همچنان بر سر غفلت خودی، اینت نکو عنایتی ساختنی است با منت، گر سر علم دیده ئی در سر نیم آه من سوختن ولایتی هم بتو در گریختم از ستم تو، وای من گر نبری تو رحمتی یا نکنی حمایتی جز غم تو چه خورده ام ار تو کنی تقربی در حق تو چه گفته ام بی هوست حکایتی گرچه دراز در کشد کار من و توهم بود عشق مرا فذالکی حسن تو را نهایتی اثیر اخسیکتی