اثیر اخسیکتی
غزل ها
شمارهٔ ۱۴۴: سیم اگر پیش سمن لافی زد از سیمای او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سیم اگر پیش سمن لافی زد از سیمای او سر و باری گیست تا گوید که من، بالای او بر سر آنست مه، کز آسمان یک شب فتد با سری در محنت سودای او، در پای او گیسوی ده پای او، هر تا کزو بار افکنی هست مأوای دلی در عاشقی یکتای او خویشتن قربان کنم، کزرای بیند چون بمن زنده بودن شرط نبود بر خلاف رای او ای بدان سر تا قدم دل شو، که با آن طول و عرض در سویدا می نگنجد محمل سودای او جان بده بر روی او گر، عاشقی پروانه وار کمتر از شمعی بدان روی جهان آرای او نرگس مینا قدم کن، گر تماشا بایدت در سرا بستان شمساد سمن فرسای او تا نه بینی کز طرب چون پاکبازی میکند سنبل خوش سایه بر گلنار نور افزای او مردم دیده است و دانم دیده هرمردمی برپری میگردد از عکس رخ زیبای او اثیر اخسیکتی